2 انشا درون مورد صدای لالایی مادر

من دو که تا انشا درباره صدای لالایی مادر براتون اماده کردم ، مقاله لالایی شما هم اگر انشا درباره صدای لالایی مادر نوشته اید درون قسمت دیدگاه قرار دهید که تا دوستان استفاده کنند.

انشا شماره یک

نیمـه های شب بود

صدای زنگ درب

کسی محکم بر درون مـی کوبید

آن شب هیچخانـه نبود

ترسیده بودم

سایـه ای پنجره رد شد

آب دهانم را قورت دادم

صدای ضرب آهنگ قلبم، مجالی بـه سکوتِ اتاق نمـی داد

سنگینی ِ نگاهی را پشت سرم احساس مـی کردم

جرات برگشتن نداشتم

سیـاهی نزدیزدیک تر مـی شد

قطرات درشت عرق بر پیشانی ام بـه سردی گرائیده بود

دهانم خشک شده بود

تمام قدرتم را جمع کردم و فریـاد کشیدم

دست نوازشش کـه بر سرم کشیده شد، فهمـیدم کـه هجمـه کابوس دلم را لرزانده است

با لیوانِ آبی تلاطم وجودم را خاموش کرد

ولی هنوز ترس تنـهایی نگرانم مـی کرد

سرم را روی پایش گذاشت

نوای لالایی اش کـه در فضا طنین انداز شد دلم آرام گرفت

لالا لالا گل پونـه

عزیز من توی خونـه

بخواب مادر نکن زاری

موهاتو مـی کشم شونـه

لالا لالا گل گندم

همـه خوابن همـه مردم

نترس از شـهر خواب امشب

کسی اونجا نمـیشـه گم

.

.

.

انشا شماره دو

بی شک همـه ما وقتی بچه بودیم مادرهایمان به منظور ما لالایی خواندند.

لالایی هایی کـه هنوز هم بـه یـاد داریم و همـیشـه با بـه یـاد آوردنش نوعی خوشحالی ذات نصیب ما مـی شود.

مادران ما ناخودآگاه به منظور ما لالایی مـی خواندد،بدون اینکه از وزن و قافیـه چیزی بدانند اما همان اندازه کـه نوعی آهنگ درونی هدایتشان مـی کرد کافی بود.

در واقع لالایی ها آغاز گر ادبیـات زنانـه بوده اند کـه در پای گاهواره بچه هایشان شروع کرده اند و این زبان نسل بـه نسل انتقال یـافته و همـه ما بدون شک درون مورد آن چیز هایی مـی دانیم..مادران ما با خواندن لالایی گاهی به منظور ما سربلندی آرزو مـی د و گاهی سلامتی و بعضی اوقات هم همراه لالایی ها خودشان را فدای ما مـی د!!

رابطه لالایی بین مادر و کودک نوعی احساس بـه وجود مـی آورد کـه باعث مـی شود هر دو آرام باشند و کودک بدون اینکه گریـه کند بـه صدای مادرش گوش دهد و همراه لالایی خوابش ببرد!

در لالایی خصلتی هست که آن را تنـها روان زنانـه دریـافت مـی کند. مقاله لالایی مادر لالایی را از خود آغاز مـی کند و در آن لحظه بـه جز کودک و گهواره و حال دل خویش بـه چیز دیگر نمـی اندیشد. مقاله لالایی او روایت دل خود را مـی خواند ممکن هست این روایت قصه ی جامعه باشد، ممکن هست نباشد.

حتی اگر هم باشد این مادر نیست کـه آن را بـه جامعه تعمـیم مـی دهد، بلکه خود لالایی هست که قصه ی دیگران هم مـی شود. از این رو بسیـاری از شاعران مرد کـه سعی کرده اند، لالایی بسرایند، درون این زمـینـه موفق نبوده اند چرا کـه لالایی را از اجتماع آغاز کرده اند یـا بـه زبان ساده تر لالایی را دستاویز گفته های اجتماعی خود کرده اند کـه از خصلت این ترانـه های ساده بیرون است.

: مقاله لالایی




[2 انشا درون مورد صدای لالایی مادر مقاله لالایی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 15 Jul 2018 18:02:00 +0000